تسلیت یا صاحب الزمان(عج)
ناله ها پرده ی راز جگرش را بردند
.
گریه ها باز وقار بصرش را بردند
.
مرد تبعید نباید که بلرزد بدنش
.
به گمانم که ستون سفرش را بردند
.
کم کسی نیست، امام است ولیکن تنها
.
مشرکین، خیل صحابیِ درش را بردند
سامره خاک فقط داشت که ریزد به سرش
.
عده ای آبروی بوم و برش را بردند
.
جای یاری، کفنش کرد همین شهر غریب
.
مثل آن وقت که جدّ و پدرش را بردند
.
به شفاعت نظری داشت ولیکن با شرط
.
صوفیان جمله ی شرط و اگرش را بردند
برگ ریزان طرب بود که بر گوش خزان
.
خبر جرأت نقاش ترش را بردند
.
حیف از آن فکر بلندی که لحد جایش شد
.
مرد طرّاح زیارات، سرش را بردند
.
زینبی داشت اگر، امر به معجر می کرد
.
چون مقامات خُذینی جگرش را بردند
.
نفس آخر او نیمه برون آمده بود
.
که به صدّیقه، ملائک خبرش را بردند
.
محمد سهرابی
.
شهادت جانسوز آقا امام هادی(ع) را به محضر مولایم صاحب الزمان(عج) و شیعیان ایشان تسلیت عرض می کنم...
شهادت_امام_هادی_عليه_السلام
#امام_علی_النقی