اشک مولا
باران حریف اشک تومولا نمیشود
شاهی غریبتر زتو پیدا نمیشود
ارباب عالمی و نمیبینمت - که چشم
غرق گناه گشته و بینا نمیشود
ترجیح میدهی کهغریبانه سرکنی؟
باشد ولی ... حبیبکه تنها نمیشود
رنگ ریا گرفته نفسهایمان... دریغ
با عهد و ندبه این گرهها... وا نمیشود
پروندهام سیاه و دلم رو سیاه تر
بیاذنتان که نامهام امضا نمیشود
این روزها از حوالی قلبم عبور کن
یکشب بمان کنار من آیا.... نمی شود..!؟
ای لحظهی تبسم باران به شورهزار
این زندگی بدونتو معنا نمیشود
سیصدسوار، تشنهی یک یا حسینتان
من هم غبار لشکرت آقا... نمیشود؟!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
+ نوشته شده در جمعه پنجم شهریور ۱۳۹۵ ساعت توسط ف.حیدرپور
|