"چشم و هم چشمی"

پدیده نابهنجار چشم و هم چشمی از جمله پدیده و نابهنجاری هایی است که در میان مردم و به خصوص زنان به شکل گسترده وجود دارد.
چشم و هم چشمی اصطلاحی است که به نوع رفتار انسانی در حوزه عمل اجتماعی اشاره دارد
به نظر میرسد که چشم در ایجاد این پدیده اجتماعی موثر است؛به این معنا که هم در ایجاد و هم در علت و انگیزه،نقش چشم مهم ارزیابی شده است.
در حقیقت اشخاصی که گرفتار این نابهنجاری هستند تحت تاثیر بینایی قرار دارند
مسئله رقابت در این اصطلاح نهفته است،اشخاص برای دست یابی به اهداف رقابتی دست به انواع واقسام کارهای میزنند که در چشم دیگری بزرگ نمایند و به نوعی خودنمایی کنند

مولفه های اساسی چشم وهم چشمی را می بایست در تظاهر،رقابت،احساس خود کم بینی و ارضای آن به اشکال مادی وظاهری و مانند آن دانست.
چشم وهم چشمی ارتباط مستقیم با میزان پذیرفته شدن افراد از سوی خود آنها را دارد...
هر چه فرد وضعیت ظاهری؛توانایی های فردی ومالی خود را همان گونه که هست قبول داشته باشد؛کمتر به چشم وهم چشمی با اطرافیان خود مبادرت می ورزد.

🔺انسان،موجودی الگو پذیر
چشم و هم چشمی در حوزه الگوهای رفتاری بسیار نقش آفرین است
شخص ،فرد خاصی را به عنوان الگو قرار می دهد و میکوشد که سر تا پا همانند آن باشد
آن فردخاص انقدر برایش مهم است که رفتار شخصی را تحت تاثیر قرار میدهد که هر چیز ظاهری را در آن بیابد میکوشد تا با همانند سازی،خود را با آن تطبیق دهد
الگوهای رفتاری میتواند وی را به هر سو بکشاند...
این مساله درباره همه کسان از پیر و جوان؛زن و مرد و عامی و عالم صدق میکند؛از این رو در آیات قرآنی مساله اسوه و بهره گیری از آن مطرح می شود
در ایات قرآن با بیان داستان زندگی گذشتگان و ارائه الگوهای مختلف در هر حوزه ریز ودرشت زندگی میکوشد تا شخص در یک راه مستقیم با بهره گیری از الگوهای بینشی و نگرشی و رفتاری حرکت کند و به سعادت دنیا وآخرت برسد.

انسان به طور طبیعی رفتارهای خویش را براساس تایید و همراهی با الگوها شکل می دهد و اصولا مساله جامعه پذیری که اصلی بسیار مهم در زندگی اجتماعی بشر است،ریشه در الگو پذیری انسان دارد
براین اساس مسئله تقلید به دو شکل عاقلانه و کورکورانه در جوامع بشری امری طبیعی و غریزی است.
شخصی که دچار این قضیه میشود از غریزه و فطرت سالم به شکل نادرست بهره برداری کرده است

🔺ریشه یابی علل چشم و هم چشمی
کسانی که دچادر این بیماری میشوند از مسئله الگو پذیری و تقلید کردن فطری بشری به درستی بهره نمی گیرند؛آنها دچار جهل و ناآگاهی از وضعیت و موقعیت خود به عنوان انسان و هدف از زندگی شده اند و باید به آنها آموخت به جای آنکه در امور بد از دیگری تقلید کنند؛در اموری تقلید کنند که برای آنان مفید و سازنده است.
عمل دیگر تکبر است.تکبر خصوصیت مرز اخلاقی است
این خصوصیت که از آن به رذیلت اخلاقی یاد میشود،موجب می شود تا شخص خود را برتر از دیگری بیابد!
مانند ابلیس که خود را برتر از انسان دید و سجده نکرد.

🔺تفاخر و تکاثر طلبی از عوامل چشم و هم چشمی
تفاخر از دیگر عللی است که قرآن برای بیماری چشم وهم چشمی بر می شمارد.
در سوره تکاثر به این مسئله اشاره میکند
که اعراب از هر جایی که دچادر کمبود و احساس حقارت میکردند؛ برای جبران این قضیه به تفاخر روی می اوردند
اعراب برای بیان برتری خویش وتفاخر بر دیگران به مال و فرزند بسنده نکردند،بلکه به شمارش مردگان خویش در گورستان ها پرداختند! تا فزونی نفرات خویش را به رخ دیگران بکشند
بنابراین تکاثر طلبی نیز یکی از علل ها می باشد.

🔺حسادت وغبطه
حسادت به معنای ان است که شخص نعمتی را در دیگری میبیند و میکوشد ان نعمت از دست وی برود و تنها خود از آن برخوردار باشد.
اما در برابر حسادت امری به نام غبطه است که شخص نعمتی را در دیگری میابد و میکوشد که ان را بدست آورد بی آنکه خواستار زوال نعمت دیگری شود
وغبطه امر مفید وسازنده است و موجب رشد و تعالی فرد میشود؛غبطه یکی از عوال درست است که جامعه را از آثار زیانبار چشم وهم چشمی و صرف هزینه های بسیار در موارد غیر مفید رهایی می بخشد

🔺کمبود اعتماد به نفس
خود پنداری پایه واساس اعتماد به نفس انسانهاست
وقتی افراد در مراحل رشدخود،مورد تایید واقع شدن را از سوی اطرافیان نیازی اصلی بدانند و ویژگیهای اطرافیان را مطلوب تر از خود ارزیابی کرده و در اغلب موارد دچار کمبود اعتماد به نفس میشوند

🔺فرهنگ حاکم بر خانواده
فرهنگ حاکم بر خانواده و جامعه نیز تاثیر به سزایی در نوع رفتار افراد دارد؛ به گونه ای که وقتی افراد در محیطی رشد پیدا می کنند که مورد اهمیت و توجه کافی اعضای خانواده خود قرار گرفته واز استقلال نسبی برخوردار هستند به میزان کمتری برای جلب نظر و تایید دیگران تلاش می کنند.

چشم وهم چشمی در میان همگان وجود دارد و اختصاص به گروه و طبقه و یا جنس خاصی ندارد.
برای رهایی از این مشکل باید تکبر،حسادت،تظاهر و تکاثر و دیگر رذایل اخلاقی را از میان برد
تغییر بینش و نگرش مردم و تغییر الگوها ی رفتاری،از مهمترین عوامل بازسازی و جلوگیری از رواج این پدیده است.