شب تقدیر

 

حمد وسپاس مخصوص خداوندی است که
هر جا خواستم ؛ او بود
اما هر جا او خواست؛من نبودم!
"فهو حسبه"
که می خوانم انگار کسی دستی به قلبم میکشد
و من آرام میشوم....
انگار کسی میگوید:خیالت راحت!من هستم........
و من دلشوره هایم را میسپارم به باد...
انگار همه برایم می شود تو
و تو می شوی همه ی من

خدایا شفا یعنی"تو"
وقتی در دلم نباشی،مجموعه ای میشوم از دردها...
یا فتاح یعنی کلید قلبم دستان توست..
بوی ناب بهشت میدهد همه ی نام های قشنگ تو...
میگذارم روی زخم های "د ل م"
گفته بودی"الجبار" یعنی کسی که جبران میکند همه شکستگی های دلت را...
گفته بودی"الشافی" یعنی کسی که شفا میدهد تمام زخم های عمیق و ناعلاج را
هوای دلم سبک میشود با زمزمه های نام های زیبایت


خدایا تو می دانی ما را چه میشود و ما خود نمیدانیم!!!
نجاتمان بده...بی آنکه بگوییم شنیده ای
حضرت معبود...تو نزدیکی...مطمئنم!
این منم که رگ گردنم را پیدا نمیکنم😢😢😢
نه آن شدم که خواستی!
نه آن شدم که خواستم!!!
تکلیف من چیه این وسط!؟
خدایا اشتباهم این بود که جای تو خودم را به خودم سپردم!!!
وای به این اعتماد به نفس!!!

اما خدایا من اومدم...اومدم که بمونم...اومدم که عبد تو باشم
عبد واقعی...بدون چون وچرا....
قبولم میکنی؟!
هه..چه سوال احمقانه ای...معلومه که قبولم میکنی...
تو خداییی....تو بزرگی...تو رحیمی...تو بخشنده ای...
تو قبولم نکنی!!!!مگه میشه؟!
مگه میشه خالق مخلوقش رو قبول نکنه؟!

خدایا اومدم که بمونم..نمیخوام دیگه ازت دور بشم

لطفا به ادامه ی مطلب توجه فرمایید 

ادامه نوشته

انتظار


هرروز
پنج مرتبه میان قنوت هایمان
الهی عجل لولیک الفرج
والعافیة و النصر می گوییم...
این روزها که کوچه هارا آذین بسته ایم
برای پا به جهان گذاشتنت،
و ذکر لبمان دعای آمدنت است
ای مرحم دلهای خراب و شکسته؛
ببخش که هزاران تیر زهرآلود
به سمت تو پرتاب می کنیم.
ببخش که دلهایمان پرازشوق گناه است.
به خدا که جانمان در می رود
برای عطر ملیح گریبانت.
مهر تو
در پوست و خونمان ریشه دوانده است.
دوست داشتن که این حرفها را نمی فهمد
زودتر بیا!!!
بیاکه حال دلمان سخت خراب است.
بیا و برسان ما را به آرزویمان؛
"ای پادشه خوبان"
"دل بی تو به جان آمده است"
حرفهایم تمامی ندارند اما...
"گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی"
آقا جانم!!!
می شود بیایی؟؟؟

علیرضا مرادی

 

پ.ن: 

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:

زمین، هیچ گاه، از حجّت خالى نخواهد بود؛ چه آن حجّت ظاهر باشد و چه پنهان.
کمال الدین، ج2، ص511

🌟جشن نیمه شعبان و سالروز ولادت مولایمان صاحب الزمان(عج) مبارک🌟

 

احیا نیمه شعبان


•❥❥ اهمیت احیاے شب نیمہ شعبان ❥❥•


✍"در بحارالانوار درمورد اهميت شب نیمه شعبان از زبان پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله) اين‌گونه روايت شده است:

■من شب نيمه شعبان خوابيده بودم كه جبرائيل به نزدم آمد و گفت:
【اي محمد! آيا در اين شب می‌خوابی؟】
گفتم: ای جبرائيل! مگر اين شب چه شبی است؟

◁ جبرائيل گفت:
اين شب، شب نيمه شعبان است.
ای محمد برخيز! پس مرا از بستر خواب بلند نمود و آنگاه مرا به بقيع برد و گفت:
سرت را بلند كن و به آسمان بنگر.

👇 شب نیمه شعبان شبی است كه درهای آسمان در آن باز می‌شود:

【درهای رحمت; در «رضوان»، در «مغفرت»، در «فضل»، در «توبه»، در «نعمت»، در «جود» و در «احسان»】

👈 و خداوند به عدد موها و پشمهای گاو و گوسفند مردم را از آتش جهنم آزاد می‌كند، زمان مرگ را در آن ثبت كرده و به‌مدت يك سال روزيها را تقسيم می‌كند؛ و هرچه را كه در تمام سال اتفاق می‌افتد فرو می‌فرستد.

✨ محمد! كسي كه اين شب را با گفتن «الله اكبر»، «سبحان الله» و «لا اله الا الله» و دعا و نماز و قرآن خواندن و انجام اعمال مستحب و استغفار كردن زنده نگهدارد بهشت منزل و استراحتگاه او خواهد بود و گناهان گذشته و آينده‌اش بخشيده می‌شود.

✔ شبی است كه كسی دعا نمی‌كند مگر اين كه مستجاب می‌شود; كسی چيزی نمی‌خواهد مگر اين كه به او داده می‌شود; كسی درخواست مغفرت و بخشش نمی‌كند، مگر اين كه بخشيده مي‌شود; كسي توبه نمی‌كند مگر اين كه توبه‌اش پذيرفته می‌شود."

🔴 كسي كه از خير اين شب محروم شود، از خير بزرگي محروم شده است.

📗 ابن‌طاووس، عليّ‌بن موسي، اقبال الأعمال، ص 212؛ مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، ج 98، ص 41

شیخ رجبعلی خیاط «ره»

 

سیره ی بزرگان:


❈ در نیمه شبی سرد زمستانی در حالی ڪہ برف بشدت می‌بارید و تمام کوچه و خیابان‌ها را سفید پوش کرده بود،
از ابتدای کوچه دیدم ڪہ در انتهای کوچه کسی سر به دیوار گذاشته و روی سرش برف نشسته است!

🔸باخود گفتم شاید معتادی دوره گرد است که سنگ کوب کرده!

✪ جلو رفتم دیدم او یک جوان است!
او را تکانی دادم!

🔹بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه می‌کنی!

✬ گفتم: جوان مثل اینکه متوجه نیستی!
برف، برف!
روی سرت برف نشسته!
ظاهراً مدت‌هاست که اینجایی!
مریض می‌شوی! خدای ناکرده می‌میری!
اینجا چه می‌کنی؟

✨ جوان که گویی سخنان مرا نشنیده بود!
با سرش اشاره‌ای به روبرو کرد!
دیدم او زل زده به پنجره خانه‌ای!
فهمیدم عاشق شده...

💠 نشستم و با تمام وجود گریستم!
جوان تعجب کرد!
کنارم نشست!
گفت تو را چه شده‌ای پیرمرد!
آیا تو هم عاشق شدی؟!

💫 گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر می‌کردم عاشقم! [عاشق مهدی فاطمه]
ولی اکنون که تو را دیدم [چگونه برای رسیدن به عشقت، از خود بی خود شدی] فهمیدم من عاشق نیستم و ادعایی بیش نبوده!

❦ مگر عاشق می‌تواند لحظه‌ای به یاد معشوقش نباشد...

#کیمیای_محبت
#شیخ_رجبعلی_خیاط

اللهم أرنی الطلعة الرشیده