آنجا هجده ساله ای درد می کشد برای دین ...

اینجا (بعضی) هجده ساله ها خودشان "درد می شوند" برای دین !

آنجا سال 11هجری ست،

و اینجا 1426 سال بعد ...


آنجا هجده ساله ای "حـجـابــ" می گذارد تا آزاد کند ☜دیـنش را از جهالت،

و اینجا (بعضی ) هجده ساله ها "حـجـابــ" برمیدارند تا آزاد کنند ☜دنیایشان را برای جهالت!

آنجا سال 11هجری ست،

و اینجا 1426 سال بعد ...


آنجا تن هجده ساله ای شبانه دفن میشود تا معنا کند واژه حیـا را،

واینجا تن (بعضی ) هجده ساله ها شبانه روز ، عریان میشود تا خلق کنند! واژه هرزگی را .

آنجا سال 11هجری ست، 

و اینجا 1426سال بعد ...


آنجاصورت هجده ساله ای سیلی میخورد ، ازبس که میماند پایِ امام زمانه اش!

و اینجا (بعضی ) هجده ساله ها سیلی می زنند به صورت امام زمانشان ، از بس که می دَوَند دنبال شیطان نفسشان!

آنجا سال 11هجری ست، 

و اینجا 1426 سال بعد...


آنجا هجده ساله ای پرپر شد تا امروز بشود الگوی زنان متدین شیعی،

اما؛

اینجا (بعضی ) هجده ساله ها بال بال می زنند تا الگو بردارند از (بعضی) زنان فاسد غربی ...

آنجا سال 11هجری ست، 

و اینجا 1426 سال بعد ...


و چقدر تفاوت است بین هجده ساله های آنجا و هجده ساله های اینجا...